کد مطلب:173217 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:174

مظلومیت امام صادق
امام صادق علیه السلام نیز چون پدران ارجمندش، در برابر امویان واكنشی حساب شده نشان داد.

یكی از كارگزاران دستگاه اموی نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت: در حكومت، منشی دیوان بودم و از این راه ثروت بسیار به دست آوردم در این باره چه می فرمایید؟

حضرت فرمود:

اگر بنی امیه كسانی را نمی یافتند كه بر ایشان بنویسند، لشكریانی گرد آوردند، در راه استواری حكومتشان بستیزند، و در جماعت و دولتشان حاضر شوند، هرگز حق ما اهل بیت را نمی گرفتند؛ و اگر مردم از آن ها كناره گیری كنند، حكومتشان پایدار نخواهد ماند. [1] .

در این میان، واكنش نظامی، آخرین وسیله ائمه معصوم علیهم السلام در مبارزه با ستم بنی امیه بود. چنان كه گفتیم، برخی از معصومان علیهم السلام، به سبب موقعیت خاص جامعه، به مبارزه فرهنگی سیاسی می پرداختند؛ اما گاهی نیز تنها راه دفاع از ارزش های اسلامی واكنش نظامی و استفاده از شمشیر بود.

بر دیگر ائمه علیهم السلام نیز ستم هایی شده است كه ان شاء الله در مجموعه ای مستقل، به ذكر آن ها خواهیم پرداخت.

اكنون بر اساس آن چه ذكر شد، به درگاه احدیت عرضه می داریم:

خدایا! در این روز و در این جایگاه و در همیشه ی عمرم، به واسطه ی بیزاری از دشمنانان و لعنت كردن آن ها و دوستی پیامبر و آلش - كه بر او و خاندانش سلام باد - به تو تقرب می جویم. الهی آمین.


اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلك اللهم العن العصابة التی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله اللهم العنهم جمیعا.

پروردگارا! بر اولین كسی كه در حق محمد و آل محمد ستم كرد و بر آخرین ظالمی كه از آن ظالم نخستین پیروی كرد لعنت فرست.

بار الها! بر آن جماعتی كه با حسین به جنگ برخاستند و بر قتل او مشایعت نموده بیعت و متابعت كردند لعنت فرست. پروردگارا! بر همه ی آنان لعنت فرست.



خدایا كن تو لعنت اولین را

كه بنهادست تخم ظلم و كین را



به زور از آل حق، حق را گرفتند

چه باطل ها به دین حق كه سفتند!



خدایا نعل لعنت را بكوبان

به پای آن كه باشد رهروی آن



خدایا كن تو لعنت آن سپاهی

كه بر قتل حسینت گشته راهی



همان هایی كه پیمان ها ببستند

همان هایی كه پیمان ها شكستند



همان هایی كه بر پیكار ماندند

بر این دون مسلكان یاری رساندند



خدایا كن تو لعنت، كلشان را

كه ملعونند ز اول تا به اخری





[1] همان، ج 2، ص 600.